تحقیقات نظام سلامت، جلد ۶، شماره ۴، صفحات ۰-۰

عنوان فارسی ارتباط دانسیته انرژی رژیم غذایی با سندرم متابولیک در زنان
چکیده فارسی مقاله مقدمه: با وجود تأثیر زیاد رژیم غذایی بر سندرم متابولیک، داده&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__های محدودی در زمینه ارتباط دانسیته انرژی رژیم غذایی با این سندرم وجود دارد. به علاوه، با توجه به خصوصیات ویژه رژیم غذایی کشورهای خاورمیانه، بررسی ارتباط دانسیته انرژی غذایی و سندرم متابولیک در این بخش از جهان جالب توجه خواهد بود. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط دانسیته انرژی رژیم غذایی با شیوع سندرم متابولیک در زنان انجام شد. روش&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__ها: دریافت معمول غذایی طی مطالعه مقطعی بر روی 486 نفر از زنان بزرگ&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__سال تهرانی با استفاده از پرسش&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__نامه بسامد خوراک ارزیابی شد. دانسیته انرژی غذایی از تقسیم کل انرژی دریافتی روزانه بر کل وزن غذاهای مصرفی (gr/d) گزارش شده توسط هر فرد (به استثنای نوشیدنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__ها) محاسبه گردید. شاخص&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__های تن&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__سنجی اندازه&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__گیری و سطح گلوکز ناشتای پلاسما، فراسنج&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__های لیپیدی سرم و فشار خون ارزیابی شد. سندرم متابولیک بر طبق راهنمای Ш ATP تعریف گردید. یافته&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__ها: میانگین دانسیته انرژی رژیم غذایی پس از تعدیل اثر انرژی kcal/g 35/0 ±__AWT_NOKT_COMMA__ 77/1 بود. پس از کنترل اثر عوامل مخدوش&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__گر، افرادی که در بالاترین سهک دانسیته انرژی قرار داشتند، 80 درصد (15/3-17/1: CI 95 درصد؛ 80/1 :OR) شانس بیشتری جهت ابتلا به سندرم متابولیک داشتند. حتی پس از تعدیل اثر BMI نیز این ارتباط، معنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__دار باقی ماند (96/2-10/1: CI 95 درصد؛ 54/1 :OR). همچنین دانسیته انرژی غذایی بالاتر به طور معنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__داری با شانس بالاتری برای چاقی شکمی (نسبت شانس بالاترین سهک در مقابل پایین&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__ترین سهک: 23/4؛ 18/7-51/2 :CI 95 درصد)، سطح بالای&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__ تری گلسیرید سرمی (93/5-31/2؛ 55/3) و سطح پایین HDL-C سرم (84/2-13/1؛ 80/1) همراه بود. کنترل اثر BMI به میزان اندکی روابط را کمرنگ&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__تر نمود، ولی باز هم تمامی روابط معنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__دار بودند. ارتباط کلی معنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__داری بین دانسیته انرژی غذایی بالاتر و خطر فشار خون بالا یا اختلال در تحمل گلوکز، قبل و یا بعد از تعدیل اثر عوامل مخدوش&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__گر، مشاهده نشد. نتیجه&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__گیری: بالا بودن دانسیته انرژی رژیم غذایی به طور معنی&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__داری با خطر بیشتر برای سندرم متابولیک و اجزای آن همراه بود. مطالعات بیشتری جهت تمرکز بر کاهش دانسیته انرژی رژیم غذایی به عنوان یک استراتژی احتمالی برای پیش&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__گیری و درمان سندرم متابولیک نیاز می&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__باشد. واژه&zwnj__AWT_NOKT_COMMA__های کلیدی: دانسیته انرژی، سندرم متابولیک، چاقی، عوامل خطر قلبی- عروقی، زنان.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی Dietary Energy Density Associated with Metabolic Syndrome in Women
چکیده انگلیسی مقاله Background: Despite the great impact of diet on the metabolic syndrome, limited data are available relating dietary energy density to this syndrome. Furthermore, due to specific characteristics of diet in Middle-Eastern countries, looking for the association between dietary energy density and metabolic syndrome in this part of the world would be interesting. This study was performed to assess the association between dietary energy density and prevalence of the metabolic syndrome among Iranian women. Methods: Usual dietary intakes were assessed in a cross-sectional study of 486 Iranian adult women using a food frequency questionnaire. The dietary energy density was calculated as each individual__AWT_QUOTE__s reported the daily energy intake (kcal/d) into the total weight of foods (excluding beverages) consumed (g/d). Anthropometric measurements, fasting plasma glucose (FPG), serum lipid profiles and blood pressure were evaluated. The metabolic syndrome was defined according to the Adult Treatment Panel III guidelines.  __AWT_NOKT_COMMA__ Findings: The mean energy-adjusted dietary energy density was 1.77±__AWT_NOKT_COMMA__0.35 kcal/g. After controlling the potential confounders, individuals in the top tertile of the dietary energy density had 80% (OR: 1.80__AWT_NOKT_COMMA__ 95% CI: 1.17, 3.15) greater odds of having the metabolic syndrome. Even after further adjustment for BMI, this association remained significant (OR: 1.54__AWT_NOKT_COMMA__ 95% CI: 1.10, 2.96). The higher dietary energy density was also significantly associated with greater odds of having abdominal adiposity (odds ratio in the top tertile vs. the bottom tertile: 4.23__AWT_NOKT_COMMA__ 95% CI: 2.51, 7.18), the high serum triacylglycerol concentrations (3.55__AWT_NOKT_COMMA__ 2.31, 5.93) and the low serum HDL-C levels (1.80__AWT_NOKT_COMMA__ 1.13, 2.84). Additional control of BMI slightly attenuated the associations but all were still significant. No overall significant associations were found between the higher dietary energy density and the risk of having elevated blood pressure or abnormal glucose homeostasis, either before or after adjustment for confounders. Conclusion: The higher dietary energy density was significantly associated with a greater risk of the metabolic syndrome and its&apos__AWT_NOKT_COMMA__ components. Further studies are required to focus on lowering the dietary energy density as a probable strategy for combating metabolic syndrome. Key Words: Energy Density, Metabolic Syndrome, Obesity, Cardiovascular Risk Factors, Women
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله سمیه السادات رجایی | سميه السادات رجايي
دانشجوي کارشناسي ارشد، گروه تغذيه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي اصفهان، اصفهان، ايران.
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.

مریم زاهدی | مريم زاهدي
دانشجوي کارشناسي ارشد، گروه تغذيه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي اصفهان، اصفهان، ايران.
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.

نضال صراف زادگان | نضال صراف زادگان
استاد، پژوهشکده تحقيقات قلب و عروق، دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي اصفهان، اصفهان، ايران.
استاد، پژوهشکده تحقیقات قلب و عروق، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.

لیلا آزادبخت | ليلا آزادبخت
دانشيار، مرکز تحقيقات امنيت غذايي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران.
دانشیار، مرکز تحقیقات امنیت غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.

احمد اسماعیل زاده | احمد اسماعيل زاده
دانشيار، مرکز تحقيقات امنيت غذايي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران.
دانشیار، مرکز تحقیقات امنیت غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.


نشانی اینترنتی http://hsr.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-39-91&slc_lang=fa&sid=1
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
نوع مقاله منتشر شده پژوهشی
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات