مطالعات میان رشته‌ای در علوم انسانی، جلد ۱۶، شماره ۳، صفحات ۲۹-۷۴

عنوان فارسی بازاندیشی (عمیقاً) رابطه‌ایِ دانش از منظر هستی‌شناسی مسطح؛ چارچوبی شناخت‌شناسانه و روش‌شناختی همکاری‌رشته‌ای و دلالت‌هایی برای انتظام برنامه‌ریزی فضایی
چکیده فارسی مقاله در دوران کنونی، «دیدگاه‌های رابطه‌ای» متعددی با تکیه بر «اصل پیچیدگی» به‌منزله بدیلی برای رویکردهای ذات‌گرا مطرح شده‌اند، چنان­که از این گرایش به‌عنوان «چرخش رابطه‌ای» یاد می‌شود. بااین‌حال، عموماً پایه‌های فلسفی این دیدگاه‌ها مبهم است و گاهی با «دیدگاه‌های نسبیت‌گرا» یا «دیدگاه‌های تعاملی» مبتنی بر نظریه کنش ارتباطی هابرماس آمیخته می‌شوند. بسیاری از دغدغه‌های دانش‌پژوهانهٔ کنونی در حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی برای فهم فرایندهای انسانی‌جامعه‌ای -همچون تأکیدهای نوین بر مادیت، کردارهای بدنمند، شناخت ناخوداگاه، فضازمان‌مندی، پساانسان‌گرایی، و حتی امر همکاری‌رشته‌ای- محصول «تفکری رابطه‌ای» هستند؛ اما بنیان‌های هستی‌شناسانه و شناخت‌شناسانه‌ آنها مغفول می‌ماند. این مقاله با استفاده از روش سنتزپژوهی می‌کوشد دیدگاه‌های رابطه‌ای را بر اساس بن‌مایه‌های هستی‌شناختی تحلیل و گونه‌بندی کند. همچنین، با به‌کارگیری «مؤلفه‌های عامِ‌شناختی» و «مؤلفه‌های دیدگاه (عمیقاً) رابطه‌ای بر پایه هستی‌شناسی مسطح»، «چارچوبی شناخت‌شناسانه و روش‌شناختی (عمیقاً) رابطه‌ای و همکاری‌رشته‌ای» بسط دهد. از این دیدگاه، دانش/شناخت ماهیتی چندگانه، ناهمگن، واسطه‌مند، و بسترمند دارد و از منابع درهم‌تنیدهٔ «ذهنیِتِ خوداگاه» (قوه بازاندیشی یا تأمل آگاهانه) و «عینیت» (محیط بیرونی) حاصل می‌شود. واسطه‌های ناخوداگاه همچون «واسطه‌های ایده‌ای جمعی» (فرهنگ و گفتمان) و «واسطه‌های بدنمند فردی» (ویژگی‌های روان‌تنی) در شکل‌گیری آن دخیل‌ هستند. حدودی غیرقطعی و پیشایندی دارد و همواره در فرایند و «شوند» است. روش‌شناسی حصول آن نیز، با اقتباس از لاتور، مبتنی بر بسط «پروگرام‌های همبندی/چینشی» است. این چارچوبِ شناختی، در تمامی حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی تا هنر و برنامه‌ریزی فضایی و سیاست‌گذاری عمومی قابل استفاده است و می‌تواند انتظام‌های تک‌رشته‌ای را به سوی همکاری‌رشتگی، و انتظام‌های همکاری‌رشته‌ای را به سوی فرارشتگی رهنمون گردد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله بدنمندی،چارچوب شناختی (عمیقاً) رابطه‌ای،چرخش رابطه‌ای،دیدگاه رابطه‌ای،مادیت،ماهیت واسطه‌مند دانش،شناخت،

عنوان انگلیسی A (deep) relational reflection on knowledge through the flat ontology; A co-disciplinary epistemological and methodological framework and implications for spatial planning
چکیده انگلیسی مقاله In recent times, various "relational views" based on the "principle of complexity" have emerged as alternatives to essentialist approaches, collectively referred to as the "relational turn". However, the philosophical foundations of these views are often ambiguous, leading to potential confusion with "relativist perspectives" or "interactive views" informed by Habermas' Communicative Action. Contemporary scholarly concerns in the humanities and social sciences -such as new emphasis on materiality, embodied practices, affects and intuition, spatiotemporality, post-humanism, and even the co-disciplinary- to understand human-societal processes, stem from "relational thought" but lack proper elucidation of their ontological and epistemological underpinnings. The article employs the Synthesis Research Method to comprehensively analyze and categorize "relational perspectives" based on their ontological roots to address these issues. Moreover, it seeks to elaborate a "co-disciplinary and (deep) relational epistemological and methodological framework" by utilizing "general epistemic components" and "key components of the (deep) relational view based on flat ontology". From this viewpoint, knowledge possesses multiple, heterogeneous, mediated, and contextual nature, drawing from the intertwined resources of "conscious subjectivity" (conscious deliberation or reflexivity) and "objectivity" (external environment). Furthermore, unconscious mediators, such as "collective ideal" (culture and discourse) and "individual embodied" (psychophysical characteristics) mediators, play an essential role in shaping knowledge. Knowledge exhibits uncertain and contingent boundaries, and is in a perpetual state of "becoming". Drawing inspiration from Latour, the methodology is premised on developing "assemblage/deployment programs". Importantly, the epistemic framework can apply to a wide spectrum of fields, from humanities and social sciences to art, spatial planning, and public policy, with the potential to promote single disciplines into co-disciplinarity and co-disciplines into trans-disciplinarity.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله بدنمندی,چارچوب شناختی (عمیقاً) رابطه‌ای,چرخش رابطه‌ای,دیدگاه رابطه‌ای,مادیت,ماهیت واسطه‌مند دانش,شناخت

نویسندگان مقاله راضیه موسوی خورشیدی |
دانشجوی دکتری شهرسازی، گروه برنامه‌ریزی و طراحی شهری و منطقه‌ای، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

محمدحسین شریف زادگان |
استاد برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای، گروه برنامه‌ریزی و طراحی شهری و منطقه‌ای، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران


نشانی اینترنتی https://www.isih.ir/article_483_67a9876e626447c15ed9a34be013c7e8.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات