این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
شنبه 29 شهریور 1404
دانش حقوق مدنی
، جلد ۴، شماره ۲، صفحات ۳۶-۴۳
عنوان فارسی
رابطۀ طولی یا عرضی حق اجبار و حق فسخ در اثر تخلف از شرط جعفر عسگری،محسن اسماعیلی
چکیده فارسی مقاله
مشهور فقهای امامیه بر این عقیده بودهاند که توافقهای افراد فقط در قالب عقود معین الزامآور است. لذا برای الزامآور شناختن توافقات و عقود غیرمعین ناچار به اشتراط آنها ضمن عقود معین بودند. از سوی دیگر، حتی برخی از فقها که قائل به جواز عقود غیرمعین بودند، نیز این توافقات را مشمول اصل لزوم وفای به عقد نمیدانستند و هدف از اشتراط آنها را در ضمن عقد، کسب لزوم عنوان میکردند. بنابراین در حقوق ایران به پیروی از فقه امامیه مبحث شروط اهمیت فراوانی دارد و ضمن یک فصل مستقل در قانون مدنی منعکس شده است. اقتضای مواد 237،238 و 239 ق.م. این است که در صورت تخلف از شرط فعل، طرف ذینفع از آن شرط نمیتواند در ابتدا عقد را فسخ کند، بلکه فقط از حق اجبار طرف دیگر (مشروطعلیه) برخوردار است و در وهلۀ دوم و در صورت وجود شرایط لازم، میتواند نسبت به فسخ عقد اقدام کند؛ به این معنا که ضمانتاجرای حق اجبار و حق فسخ در عرض یکدیگر قرار ندارند. حال پرسش اساسی این است که آیا نمیتوان بر اساس تحلیل آرا و اقوال فقیهان و نویسندگان حقوقی و دقتنظر در جایگاه شروط در حقوق قراردادها، به عرضی بودن حق اجبار و حق فسخ در صورت تخلف از شرط حکم کرد؛ یعنی آیا در حقوق ایران، مشروطله میتواند به مجرد تخلف از شرط، به ضمانتاجرای فسخ متوسل شود. به نظر میرسد فقهای امامیه به استناد دلیل عقل، قاعدۀ لاضرر، و نیز بر مبنای تحلیل شرط ضمنی در حقوق قراردادها، به پذیرش این دیدگاه در فقه و حقوق ایران قائل شدهاند.
کلیدواژههای فارسی مقاله
تخلف از شرط، حق اجبار، حق فسخ، شرط، شرط ضمن عقد،
عنوان انگلیسی
رابطۀ طولی یا عرضی حق اجبار و حق فسخ در اثر تخلف از شرط جعفر عسگری،محسن اسماعیلی
چکیده انگلیسی مقاله
مشهور فقهای امامیه بر این عقیده بودهاند که توافقهای افراد فقط در قالب عقود معین الزامآور است. لذا برای الزامآور شناختن توافقات و عقود غیرمعین ناچار به اشتراط آنها ضمن عقود معین بودند. از سوی دیگر، حتی برخی از فقها که قائل به جواز عقود غیرمعین بودند، نیز این توافقات را مشمول اصل لزوم وفای به عقد نمیدانستند و هدف از اشتراط آنها را در ضمن عقد، کسب لزوم عنوان میکردند. بنابراین در حقوق ایران به پیروی از فقه امامیه مبحث شروط اهمیت فراوانی دارد و ضمن یک فصل مستقل در قانون مدنی منعکس شده است. اقتضای مواد 237،238 و 239 ق.م. این است که در صورت تخلف از شرط فعل، طرف ذینفع از آن شرط نمیتواند در ابتدا عقد را فسخ کند، بلکه فقط از حق اجبار طرف دیگر (مشروطعلیه) برخوردار است و در وهلۀ دوم و در صورت وجود شرایط لازم، میتواند نسبت به فسخ عقد اقدام کند؛ به این معنا که ضمانتاجرای حق اجبار و حق فسخ در عرض یکدیگر قرار ندارند. حال پرسش اساسی این است که آیا نمیتوان بر اساس تحلیل آرا و اقوال فقیهان و نویسندگان حقوقی و دقتنظر در جایگاه شروط در حقوق قراردادها، به عرضی بودن حق اجبار و حق فسخ در صورت تخلف از شرط حکم کرد؛ یعنی آیا در حقوق ایران، مشروطله میتواند به مجرد تخلف از شرط، به ضمانتاجرای فسخ متوسل شود. به نظر میرسد فقهای امامیه به استناد دلیل عقل، قاعدۀ لاضرر، و نیز بر مبنای تحلیل شرط ضمنی در حقوق قراردادها، به پذیرش این دیدگاه در فقه و حقوق ایران قائل شدهاند.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نویسندگان مقاله
نشانی اینترنتی
http://clk.journals.pnu.ac.ir/article_2692_463.html
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات