این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
پنجشنبه 13 آذر 1404
روانشناسی بالینی
، جلد ۱۰، شماره ۲، صفحات ۸۳-۹۴
عنوان فارسی
نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی با حل مسأله ناکارآمد در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی
چکیده فارسی مقاله
مقدمه: حل مسئله به عنوان یک عامل مهم در بیماری افسردگی اساسی شناخته می شود. چند بررسی اخیر نشان میدهد که نشخوار ذهنی و نقص در کارکرد اجرایی ممکن است یک متغیر تأثیرگذار در حل مسئله ناکارآمد در افراد افسرده باشد. اما مطالعات کمی درباره سازوکارهای درگیر در این رابطه انجام شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر مدل ویلیامز، در قالب یک مدل علّی به بررسی نقش واسطهای حافظه سرگذشتی بیش کلیگرا در رابطه بین نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی با حل مسأله ناکارآمد در افراد افسرده میپردازد. روش: بدین منظور 50 فرد مبتلا به افسردگی اساسی به روش نمونهگیری در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همگی آزمودنی ها به مرکز مشاوره دانشگاه پیامنور، مرکز مشاوره آفرینش و بیمارستان شریعتی شهر فسا مراجعه کرده بودند. جهت گردآوری دادهها، پس از تشخیص افسردگی اساسی توسط روانشناس، از آزمون حافظه سرگذشتی، آزمون حل مسئله وسیله- غایت، پرسشنامه نشخوار ذهنی و دسته بندی کارتهای ویسکانسین استفاده شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش از روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نشخوار ذهنی بصورت مستقیم (471/0 - ) و غیرمستقیم (103/0-) بر حل مسئله تأثیر دارد. اثر کل نشخوار بر حل مسئله ( 573/ 0- )می باشدکه در سطح 95 درصد معنی دار می باشد. بنابراین با توجه به معناداری اثر مستقیم و غیر مستقیم، حافظه سرگذشتی بعنوان متغیر میانجی جزئی در تأثیر بین نشخوار بر حل مسئله عمل می کند. همچنین اثر مستقیم ( 309/0) و اثر غیرمستقیم کارکرد اجرایی (057/0 - ) بر حل مسئله معنی دار می باشد. بنابراین، حافظه سرگذشتی بعنوان متغیر میانجی جزئی در تأثیر بین کارکرد اجرایی بر حل مسئله عمل می کند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر به قسمی مدل سه عاملی ویلیامز را تایید می کند. نتایج نشان داد که افراد افسرده به دلیل خلق منفی، نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی، در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل میشوند و این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود که راه حلهای کمتر مؤثری را تولید کنند.
کلیدواژههای فارسی مقاله
عنوان انگلیسی
Mediating Role of Overgeneral Autobiographical Memory in Relationship of Rumination and Defective Executive Functions by Dysfunctional Problem Solving in Major Depression Disorder patients
چکیده انگلیسی مقاله
Introduction: Problem solving is known as important factor in major depression disorder. Some studies have recently shown that rumination and impairment of the executive function may be an underlying feature of ineffective problem-solving in MDD patients.The present study focusing on CaR-FA-X Williams model, investigated the intermediate role of over-general autobiographical memory on the relationship between rumination and impairment of executive function with ineffective problem-solving in major depression individuals. Method: A total sample of 50 subjects with major depression were selected by available sampling method during the April to September 2017 interval. All subjects were referred to counseling center of Payame Noor University, Afarinish Center and Shariati Hospital in Fasa. For data collection, after diagnosis of major depression by a psychologist, Autobiographical Memory Test, Means-Ends Problem Solving Procedure, Rumination Questionnaire, and Wisconsin Card Test were used. Results: The results showed that rumination directly (-0.471) and indirect (-0.103) affect the problem solving. The overall effect of ruminant on problem solving (-0.573) is significant at 95% level. Therefore, with a significant direct and indirect effect, autobiographical memory acts as a partial mediator in the effect of rumination on problem solving. Also, direct effect of executive function (0. 309) and indirect effect of function (0.057) on significant problem solving. Therefore, overgeneral autobiographical memory acts as a partial mediator in the impact between the executive function on problem solving. Conclusion:The present study partialy supports the Williams CaR-FA-X model. Results showed that depressed people, due to their negative mood, rumination, and impairment in executive functions, have a particular problem in restoring their memory, and this is a problem in retrieval and solving problems. It also affects their problems and makes them to produce less effecient solutions.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نویسندگان مقاله
معصومه اسماعیلی |
مربی، گروه روانشناسی دانشگاه پیامنور تهران، تهران، ایران
حسین زارع |
استاد، گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران
احمد علی پور |
استاد، گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران
محمد اورکی |
دانشیار، گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران، تهران، ایران
نشانی اینترنتی
http://jcp.semnan.ac.ir/article_3427_543e42e9f000c7a2ca4f4e49d62cfdcd.pdf
فایل مقاله
اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/852/article-852-992559.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات