|
سنجش از دور و Gis ایران، جلد ۱۷، شماره ۲، صفحات ۱-۲۰
|
|
|
عنوان فارسی |
تحلیل فضایی رابطۀ بین فرم شهری و دسترسی در محلههای تهران |
|
چکیده فارسی مقاله |
سابقه و هدف: توسعۀ شهری، با رویکردی مبتنیبر فرم فشرده و پایدار، نقش مؤثری در بهینهسازی الگوهای سفر شهری ایفا میکند. چنین ساختاری با کاهش مسافتهای سفر، ارتقای امکان پیادهروی، افزایش دسترسی به خدمات شهری و کاهش وابستگی به خودرو شخصی همراه است. در این میان، محلههایی با تراکم جمعیتی و اختلاط کاربری بالا، درقیاس با مناطق کمتراکم حاشیهای، از مزیتهایی چون کوتاهی مسیر و تنوع دسترسی برخوردارند. کلانشهر تهران، بهمنزلۀ یکی از پرجمعیتترین و گستردهترین شهرهای ایران، در دهههای اخیر با رشد افقی و پراکندگی فضایی چشمگیری مواجه بوده و این مسئله به افزایش فاصلههای میان مبدأ و مقصد و درنتیجه، بروز چالشهایی در حوزۀ عدالت فضایی و دسترسی منجر شده است. در چنین شرایطی، برنامهریزی کالبدی با هدف ارتقای فرم شهری، بهگونهای که بتواند نیازهای شهروندان را در کمترین فاصله و با بیشترین سهولت تأمین کند، از اولویتهای اساسی مدیریت شهری محسوب میشود. درعینحال مرور منابع موجود نشان میدهد که بیشتر مطالعات پیشین در سطوح کلانشهری یا منطقهای انجام شدهاند و اطلاعات اندکی دربارۀ نحوۀ توزیع دسترسی، در سطح محلههای شهری، وجود دارد. پژوهش حاضر، با هدف پر کردن این خلأ، رابطۀ میان فرم شهری و میزان دسترسی در محلههای شهر تهران را بررسی میکند. مواد و روشها: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفیـ تحلیلی انجام شده است. بهمنظور گردآوری مبانی نظری، از مطالعات اسنادی و کتابخانهای بهره گرفته شد. دادههای مورد استفاده شامل بلوکهای آماری سال 1395 مرکز آمار ایران، نقشههای کاربری اراضی شهری تهران و اطلاعات شبکۀ معابر از پایگاه Open Street Map است. برای ارزیابی فرم شهری، از هفت شاخص منتخب در حوزۀ ساختار کالبدی، شامل تراکم، اتصال و اختلاط کاربری، استفاده شد. همچنین برای سنجش میزان دسترسی در سطح محلهها، مدل جاذبۀ هنسن به کار رفت. درنَهایت، برای تحلیل ارتباط میان متغیرهای فرم شهری و شاخص دسترسی، از آزمونهای آماری در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج و بحث: یافتههای پژوهش نشان میدهد که محلههای واقع در مناطق 14، 8، 10 و 17 که در محدودۀ مرکزی شهر قرار دارند، درمقایسه با سایر مناطق، دارای فرم شهری پایدارتر و متراکمتریاند و درمقابل، مناطق 21 و 22 در غرب تهران از الگوی کالبدی پراکنده و ناپایدارتری تبعیت میکنند. نتایج تحلیل دسترسی نیز حاکی از آن است که در سطح شهر تهران، الگوی دسترسی بهصورت پراکنده توزیع شده است؛ بااینحال تمرکز بالای شاخص دسترسی در نواحی مرکزی، بهویژه منطقۀ 12، مشهود است. درمقابل، نواحی غربی شهر، بهویژه در مناطق 21 و 22 با محدودیتهای شایان توجهی در دسترسی مواجهاند. مقایسۀ یافتههای این پژوهش با مطالعات پیشین نیز نشان میدهد که ازمنظر پایداری بافت مرکزی شهر تهران، نتایج با مطالعات سرور و همکاران (2020) و نیکپور و همکاران (2018) همخوانی دارد. اما دربارۀ همراستایی فرم مرکزی شهر با الگوهای پایدار، نتایج بهدستآمده با یافتههای میتروپولوس (2023) در تضاد است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که اگرچه فرم شهری با سطح دسترسی رابطۀ معناداری دارد، این رابطه چندان قوی نیست و سایر عوامل نیز در تعیین سطح دسترسی نقشآفریناند. بااینحال، ازمیان شاخصهای فرم شهری، تراکم ساختمانی بیشترین همبستگی را با شاخص دسترسی نشان داده است. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
فرم شهری،دسترسی،تراکم،اتصال،اختلاط کاربری،تهران، |
|
عنوان انگلیسی |
Spatial Analysis of the Relationship between Urban Form and Accessibility in Tehran’s Neighborhoods |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
Introduction: Urban development based on a compact and sustainable urban form plays a significant role in optimizing urban travel patterns. This structure contributes to reducing travel distances, promoting walkability, improving access to urban services, and decreasing dependence on private vehicles. In this context, neighborhoods with higher population density and land-use mix offer shorter travel distances and greater accessibility compared to low-density suburban areas. Tehran, as one of the largest and most populous metropolises in Iran, has experienced substantial horizontal growth and spatial dispersion in recent decades. This expansion has increased the distance between origins and destinations, raising serious concerns about spatial equity and accessibility. Accordingly, spatial planning aimed at enhancing urban form to meet residents’ needs within short distances and with greater ease has become a key priority for urban management. However, a review of existing literature reveals that most previous studies have focused on macro-level scales such as cities or regions, while limited information is available on accessibility at the neighborhood level. This research aims to fill this gap by analyzing the relationship between urban form and neighborhood-level accessibility in Tehran. Materials and Methods: This applied study adopts a descriptive-analytical approach. To gather theoretical foundations, documentary and library studies were conducted. The required data were obtained from the 2016 statistical blocks provided by the Statistical Center of Iran, Tehran’s urban land-use maps, and Open Street Map (OSM). Seven key indicators were used to evaluate urban form, including measures of density, connectivity, and land-use mix. Hansen’s gravity-based model was employed to assess accessibility across neighborhoods. Finally, statistical tests in SPSS were used to examine the relationship between urban form variables and the accessibility index. Results and Discussions: The research findings indicate that neighborhoods in districts 14, 8, 10, and 17—located in central Tehran—exhibit more sustainable and compact urban forms compared to other districts. In contrast, districts 21 and 22 in the western part of the city show more dispersed and unsustainable spatial patterns. Accessibility analysis revealed that although accessibility levels are somewhat scattered across Tehran, the highest concentration is observed in central areas, particularly in district 12. Conversely, neighborhoods in the western areas, especially districts 21 and 22, experience limited accessibility. Comparing the results with previous studies shows alignment with Sarvar et al. (2020) and Nikpour et al. (2017) in terms of central Tehran’s more sustainable form. However, the findings contradict Mitropoulos (2023) regarding the sustainability of the central urban form. Conclusions: The results of the study showed that urban form has a significant relationship with the level of accessibility, but this relationship is not very strong and other factors also determine the level of urbanization. However, among the urban form indicators, building density has the highest correlation with the indicators shown. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
فرم شهری,دسترسی,تراکم,اتصال,اختلاط کاربری,تهران |
|
نویسندگان مقاله |
محمد ُسلیمانی لامیانی | گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
عامر نیک پور | گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
صدیقه لطفی | گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
حامد عباسی | گروه طراحی شهری، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
|
|
نشانی اینترنتی |
https://gisj.sbu.ac.ir/article_104209_3414b6477910b078909bd86e3f8248fe.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|