این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
منظر، جلد ۱۷، شماره ۷۱، صفحات ۶-۱۹

عنوان فارسی منظرۀ خورنق؛ از واقعیت تا نماد سیر تحول روایت‌ها پیرامون منظره‌پردازی کاخ خورنقِ ساسانی در منابع دورۀ اسلامی
چکیده فارسی مقاله  کاخ خورنق یکی از مشهورترین کاخ‌هایی است که در دورۀ ساسانی ساخته شده و شهرت این کاخ در منابع دوره‌های پس از آن، به‌خصوص در منابع تمام دوران اسلامی به حدی بوده که این حکایت‌ها گاه با افسانه آمیخته و این کاخ همانند طاق کسری به متر و معیاری برای سنجش آثاری که در زمان‌های بعدی ساخته می‌شده، تبدیل شده است. سیر تحول روایت‌های دوران اسلامی از قرون اولیه تا دورۀ قاجار حول محور منظر کاخ، از اهداف اصلی این مقاله است. نکته‌ی قابل ‌توجه این است که این حکایت‌ها‌ در طول زمان با تغییراتی روبرو می‌شود؛ به‌گونه‌ای که اگرچه در منابع قرون اولیه، منظره‌ای که کاخ به‌نمایش می‌گذاشته، امری زودگذر تلقی شده اما کیفیت این منظره توصیف شده است. به‌همین دلیل این دوره از روایت‌های پیرامون منظره‌ی کاخ خورنق را می‌توان به‌نوعی «منظره‌پردازی از واقعیت» دانست. روایت‌هایی که با گذر زمان، توصیف از کیفیت فضایی کاخ و منظره در آن‌ها کمرنگ شده و به جایی می‌رسد که تنها نامی از کاخ به‌عنوان استعاره‌‌ی شکوه از دست‌رفته و متر و معیاری برای سنجش شکوه و عظمت هر بنا به ‌لحاظ ارتفاع باقی می‌ماند و کار به‌جایی می‌رسد که حکایت اولیه در دورۀ صفوی به‌طور کامل فراموش می‌شود و «به‌ گورستان» برده می‌شود. در اینجا دیگر ردی از منظره‌ی کاخ نبوده و از خود کاخ به‌عنوان نماد و استعاره‌ یاد می‌شود. به‌همین دلیل در این دوره می‌توان تصوّر کاخ را به‌عنوان «منظره‌پردازی نمادگرایانه» تصور کرد. اما روایت از منظره‌ی کاخ بار دیگر در دوره‌ی قاجار، خود را نمایان می‌سازد. چنین نمودار تغییراتی نشان‌دهنده‌ی این است که روایت‌های تاریخ معماری ایران را نباید امری ثابت و لایتغیر درنظر گرفت، بلکه این روایت‌ها در هر دوران با توجه به ویژگی‌های خاص آن دوره، تغییر و تحولاتی یافته و از این‌رو نمی‌توان دیگر به کلان‌روایت‌های شکل‌ گرفته حول معماری تاریخی ایران بسنده کرد.    
کلیدواژه‌های فارسی مقاله خورنق،روایت،منظره‌پردازی،واقع‌گرایی،نمادگرایی،

عنوان انگلیسی The Landscape of Khawarnaq: From Reality to Symbol The Evolution of Narratives About the Landscape of the Sassanid Khawarnaq Palace in Islamic Period Sources
چکیده انگلیسی مقاله Khawarnaq is one of the most famous palaces built during the Sassanian era (224 to 651 AD). Its reputation in later historical sources—particularly throughout the Islamic period—was so great that its tales often became intertwined with legend, and the palace, much like the Taq Kasra (Arch of Ctesiphon), became a standard for assessing the grandeur of later architectural works. One of the main objectives of this article is to trace the evolution of Islamic-era narratives from the early centuries up to the Qajar period, focusing on the depiction of the palace’s landscape. A noteworthy point is that these narratives transformed over time. While early Islamic sources treated the palace’s displayed landscape as ephemeral, they nevertheless described its qualitative aspects. Thus, this phase of Khawarnaq narratives can be characterized as “landscape depiction rooted in reality”. Over time, however, spatial and qualitative descriptions of the palace and its vistas gradually faded. The narratives ultimately reached a point where only the palace’s name remained, reduced to a metaphor for lost grandeur and a yardstick for measuring the height and splendor of later structures. By the Safavid era, the original accounts had been entirely forgotten, effectively “consigned to the graveyard”. No trace of the palace’s actual landscape remained here, and the structure itself served as a pure symbol and metaphor. This period can thus be understood as one of “symbolic landscape representation”. Yet during the Qajar era, narratives of the palace’s landscape re-emerged with renewed visibility. These shifting representations demonstrate that Iranian architectural historiography should not be viewed as static or immutable. Rather, these narratives evolve according to each epoch’s distinctive characteristics, rendering any reliance on grand narratives formed around Iran’s historical architecture.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله خورنق,روایت,منظره‌پردازی,واقع‌گرایی,نمادگرایی

نویسندگان مقاله امیرمهدی بصیری خردمند طهرانی |
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران، دانشکدۀ معماری، دانشکدگان هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.

سعید خاقانی |
استادیار، گروه معماری، دانشکدۀ معماری، دانشکدگان هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.

سید امیر منصوری |
دانشیار، گروه معماری منظر، دانشکدۀ معماری، دانشکدگان هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.


نشانی اینترنتی http://www.manzar-sj.com/article_223534_df6cfa16b9202a7473fe5c4bbdcc20fb.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات