|
روابط خارجی، جلد ۴، شماره ۲، صفحات ۰-۰
|
|
|
عنوان فارسی |
مدرنیته و نظریه روابط بینالملل |
|
چکیده فارسی مقاله |
روابط بینالملل در مقام یک رشته دانشگاهی که در سده بیستم، ظهور و توسعه یافته، غالباً در پی پاسخ به سؤالها و رسیدگی به دغدغههایی بوده که ریشه در تفکر و حیات مدرن بشر دارند. چیستی ریشههای جنگ و ناامنی بینالمللی و چگونگی برقراری صلح و امنیت بینالمللی، مهمترین سؤالهایی هستند که جریان اصلی و مسلط نظریههای روابط بینالملل در پی پاسخ به آنها بوده است. عقلانیت فایدهگرایانه و گرایش به روشهای علمی ـ اثباتی از ویژگیهای کلیدی نظریههای جریان اصلی هستند؛ ویژگیهایی که عمیقاً ریشه در مدرنیته دارند؛ ازاینرو، مفروضات مدرنیته در شکلگیری و قوامیابی تئوری روابط بینالملل نقشی بسیار تعیینکننده دارند. در دهههای اخیر، طیف گستردهای از محققان روابط بینالملل این رویکرد غالب در نظریه روابط بینالملل را به چالش کشیدهاند؛ درحالیکه برخی شامل پستمدرنها به نسبیگرایی محض کشیده شدهاند، گروه دیگری شامل هواداران نظریه انتقادی برآنند که میتوان با بازبینی مدرنیته، قرائت اخلاقیتر و انسانیتری از آن ارائه داد و نظریه روابط بینالملل را از عقلانیت فایدهگرایانه و ابزاری به سمت عقلانیت اخلاقگرایانه و عدالتخواهانه سوق داد. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
فایدهگرایی، علمگرایی، پوزیتیویسم، نظریه انتقادی، |
|
عنوان انگلیسی |
|
|
چکیده انگلیسی مقاله |
|
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
فایدهگرایی, علمگرایی, پوزیتیویسم, نظریه انتقادی |
|
نویسندگان مقاله |
عبداله قنبرلو |
|
|
نشانی اینترنتی |
https://frqjournal.csr.ir/article_123590_26aa231478b22e93e3de52ba8ad829da.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|