|
داستان پژوهی، جلد ۱۱، شماره ۳۷، صفحات ۱۲۷-۱۰۹
|
|
|
عنوان فارسی |
خوانشی هگلی از تنِ پسین عایشه در شعر عبدالوهاب بیاتی |
|
چکیده فارسی مقاله |
جریان دیالکتیکی دستگاه اندیشگانی هگل، با حرکت وجودیِ هر موجود متناهی، اندیشهی سوق از متناهی به نامتناهیِ برتر است. این جریان، آشکارکنندهی حضور زندهی کل در جز و در ماوراء جز است. در برآیند مذکور، عنصر داده شده، به لحظهای از کل تبدّلپذیر است. تنِ پسین، نمایش گذار چنین حرکت هگلی است، یعنی حرکتِ گذار روح از خویش به خویش. "عایشه" در شعر بیاتی به آگاهی از خویش همچون موجودی جداباش از روح کلی میرسد یعنی کلی، در فراروی جزئی، عینی میشود و در فرجام در همنهادی یگانه همچون جزئی کرانمند به کلیّت بیکران رجوع میکند تا این جداماندگی و بیگانه گشتگی زائل آید و پس آنگاه به روح خودآگاه بیکران برسد. در این جستارمایه، سعی نمودیم با روش تحلیلی- تطبیقی و با تکیه بر سه پایهی مطرح در دستگاه فلسفی هگل (هستی، نیستی، گردیدن) کارآمدی دیالکتیک هگل در برآیند گذار روح عایشه از خویش به خویش را در شعر عبدالوهاب بیاتی بررسی و تبیین نماییم. بدین ترتیب با تطبیق تنِ پسین عایشه با پایههای دستگاه فلسفی هگل نشان دادیم که تنِ پسین عایشه، به حکم دیالکتیک هگل، به مفاهیمی چون خودآگاهی و آزادی روح در بالاترین حد خود دست مییازد و این آزادی جز از طریق رسیدن به خودآگاهی از وحدت متناهی و نامتناهی حاصل نمیآید بدین سان عایشه- که شخصیتی نمادین در شعر عبدالوهاب بیاتی است- در جهان نمادین یعنی جهان هستی شاعرانه میانجی وجود کلی و جزئی میگردد، لذا نه نمایندهی کلی است و نه نمایندهی جزئی، بلکه نمایندهی هردو است در وحدت و یگانگی آن دو |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
&،quot،دیالکتیک هگل&،quot،، &،quot،تنِ پسین&،quot،، &،quot،شعر معاصر عربی&،quot،، &،quot،عایشه&،quot،، &،quot،عبدالوهاب بیاتی&،quot،، |
|
عنوان انگلیسی |
A Hegelian reading of Aisha's resurrection in Abd al-Wahhab Al-Bayati 's poetry |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
The dialectical process of the Hegel's philosophical system, with the ontological development of the finite, is the idea of moving from the finite to the supreme infinite. This process reveals the living presence of the particular in the universal and non-particular. The given element is transmitted to the instant of the universal. The self- knowledge of Aisha, in Abd al-Wahhab Al-Bayati 's poetry, is turned back on itself as a finite and alien self; that is to say, the universal, in his particular transcendence, becomes an object, and in the end refers to the infinite totality, and ,becoming the infinite self-conscious spirit, make this isolation and alienation dissolved. In this paper, we tried to investigate and explain the efficacy of Hegel's dialectics in the process of movingand development of Aisha's spirit from herself to the total selfhood, based on the analytic-comparative method and relying on the Hegelian “triad” (Being, nothing, becoming). Thus, by matching Aisha's resurrection with the foundations of Hegel's philosophical system, we showed that the Aisha's resurrection, in the Hegelian dialectic's terms, arrives at self-consciousness in which the freedom of the spirit reaches its supreme expression, and the awareness of the freedom of the spirit arose only in consciousness of identity of the finite and the infinite. So, Aisha, that is a symbolic figure in the poetry of Abd al-Wahhab Al-Bayati becomes a symbol that represents neither the universal as such nor the particular as such, but both in unity. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
&,quot,دیالکتیک هگل&,quot,, &,quot,تنِ پسین&,quot,, &,quot,شعر معاصر عربی&,quot,, &,quot,عایشه&,quot,, &,quot,عبدالوهاب بیاتی&,quot |
|
نویسندگان مقاله |
فاطمه یوسفی | گروه زبان و ادبیات عربی دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دکتر علی شریعتی. دانشگاه فردوسی مشهد.
حسین سیدی | گروه عربی ،هئیت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ،
احمد رضا حیدریان شهری | عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
بهار صدیقی | دانشگاه فردوسی، دانشکده ی ادبیات
|
|
نشانی اینترنتی |
https://lem.journals.ikiu.ac.ir/article_1836_4ba20a6ff806a284b019203f7fc72739.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|