پژوهش در نشخوارکنندگان، جلد ۹، شماره ۲، صفحات ۱۳۷-۱۵۲

عنوان فارسی اثرات تغذیه‌ای دانه‌‌های روغنی کلزا و سویا آسیاب شده به عنوان مکمل چربی بر عملکرد میش‌های قزل در دوره‌ی انتقال
چکیده فارسی مقاله سابقه و هدف: ماه آخر آبستنی، جزء مراحل حساس برای دام‌ها محسوب می‌شود. تامین مواد مغذی و انرژی مورد نیاز در این زمان امری حیاتی به شمار می‌آید، به‌طوری‌که عدم تامین انرژی کافی در این زمان، احتمال ابتلاء دام به بیماری‌های متابولیکی را افزایش می-دهد که می‌تواند به میزان زیادی با افزایش تراکم انرژی جیره با استفاده از دانه‌های روغنی از بروز آن پیشگیری کرد. بنابراین این آزمایش به منظور بررسی اثرات دانه‌ی کلزا و سویا بر عملکرد، تولید و ترکیبات شیر، فرآیندهای تخمیر شکمبه‌ای و متابولیت‌های خونی میش‌های قزل در دوره‌ی انتقال انجام گرفت.مواد و روش‌ها: این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی با استفاده از 16 راس میش قزل با میانگین سنی سه سال و میانگین وزن ‌(kg 8/3±59) و در یک دوره‌ی 74 روزه (14روز عادت‌دهی و 60 روزه ثبت صفات) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (جیره‌ی بدون مکمل چربی) 2- جیره‌ی پایه‌ی حاوی 5 درصد دانه‌ی کلزای آسیاب شده به عنوان مکمل چربی، 3- جیره‌ی پایه‌ی حاوی 5 درصد دانه‌ی سویای آسیاب شده به عنوان مکمل چربی و 4- جیره‌ی پایه‌ی حاوی مخلوط 5 درصد دانه‌ی کلزا و سویای آسیاب شده به نسبت 50:50 بود. جیره‌ها به صورت کاملا مخلوط در دو نوبت 6:00 و 18:00 در اختیار دام‌ها قرار داده می-شد. میزان افزایش وزن بره‌ها در دوره‌ی بعد از زایش، همه روزه با استفاده از باسکول دیجیتالی اندازه‌گیری شد. به منظور تعیین شیر تولیدی و ترکیب شیر میش‌ها، نمونه‌ی شیر در دو روز متوالی جمع‌آوری و با استفاده از دستگاه میلکواسکن آنالیز شد. نمونه‌ی مایع شکمبه به منظور بررسی پارامترهای تخمیر شکمبه‌ای، در روز بیستم بعد از زایش با استفاده از روش سوند مری گرفته شد. نمونه‌ی خون وریدی نیز از طریق ورید وداج در روز بیستم بعد زایش، برای اندازه‌گیری فرآسنجه‌های خونی گرفته شد. نتایج: نتایج نشان داد که وزن تولد بره‌ها، میزان خوراک مصرفی و تغییرات روزانه‌ی وزن میش‌ها در دوره‌ی قبل و بعد از زایش تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت(05/0>P). افزایش وزن بره‌ها تفاوت معنی‌داری بین تیمارها نشان نداد. میزان تولید شیر در تیمار مصرف کننده‌ی جیره‌ی حاوی دانه‌ی‌ کلزا به‌طور معنی‌داری بیشتر بود(05/0>P). تفاوت معنی‌داری در بررسی میزان ترکیبات شیر وجود نداشت (05/0>P). میزان تری‌گلیسرید، کلسترول و بتاهیدروکسی‌بوتیرات خون در بین تیمارهای مختلف آزمایشی تفاوت معنی-داری نداشت. مقدار گلوکز و پروتئین تام خون در دوره‌ی بعد از زایش تفاوت معنی‌داری در بین تیمارها نشان داد(05/0>P). اما میزان نیتروژن اوره‌ای خون در دوره‌ی بعد از زایش در تیمار سویا بیشتر از سایر تیمارها بود(05/0>P). تفاوت معنی‌داری در pH و میزان اسیدهای چرب فرار عمده‌ی شکمبه شامل اسید استیک، اسید پروپیونیک، اسید بوتیریک و اسید ایزووالریک اسید وجود نداشت (05/0>P). تیمار شاهد کم‌ترین میزان گوارش‌پذیری پروتئین و بیشترین میزان گوارش پذیری الیاف نامحلول در شوینده‌ی خنثی را در بین تیمارها داشت(05/0>P).نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، افزودن دانه‌های کلزا به عنوان مکمل چربی در جیره‌ی میش‌های قزل در دوره‌ی انتقال با کاهش تعادل منفی انرژی سبب افزایش تولید شیر بدون تاثیر منفی بر ترکیبات شیر و مصرف خوراک در سطح 5 درصد شود. هرچند نیازمند مطالعات بیشتر در این زمینه می‌باشد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله دانه‌های‌روغنی، دوره‌‌ی انتقال، متابولیت‌های خونی، تخمیر شکمبه‌ای،

عنوان انگلیسی Nutritional effects of ground cannula and soybean as a fat supplement on performance of Ghezel ewes during the transition period
چکیده انگلیسی مقاله Background and objectives: The last month of pregnancy is one of the critical stages for cattle. Providing the nutrients and energy needed at this time is vital, as In sufficient energy supply at this time increases the risk of metabolic diseases in livestock, which can be greatly prevented by increasing the energy density of the diet using oilseeds. Therefore, this experiment was performed to investigate Nutritional effects of cannula and soybean as a fat supplement on performance of Ghezel ewes during the transition periodMaterials and Methods: This experiment was carried in a completely randomized design using 16 ghezel ewes with an average age of three years and an average weight of ±59.8 kg in a 74-day period (14 days of adapting and 60 days of experiment). Treatments included: 1. Control (diet without fat supplementation) 2. Base diet containing 5% milled cannula as a source fat supplementation, 3. Base diet it contained 5% of milled soybean source fat supplementation and 4. Base diet containing 5% mixture of cannula and soybean at 50:50. The rations were given to the cattle in a completely mixed manner at 6:00 and 18:00. The weight gain of lambs in the postpartum period was measured daily using a digital scale. In order to determine the milk produced and the composition of ewes' milk, milk samples were collected on two consecutive days and analyzed using a Milco-scanner. Rumen fluid sample was taken to evaluate the parameters of ruminal fermentation on the twentieth day after delivery using esophageal catheter. Intravenous blood samples were taken from the venous vein on the twentieth day after delivery to measure blood counts.Results: The results showed that the birth weight of lambs, the amount of feed intake and daily changes in the weight of ewes before and after calving were not affected by experimental treatments (p < 0.05). Weight gain of lambs did not show a significant difference between treatments. Milk production was significantly higher in the diet of cannula (p < 0.05). There was no significant difference in the amount of milk compounds (P < 0.05). There was no significant difference in blood triglyceride, cholesterol and beta-hydroxybutyrate levels between different experimental treatments. The amount of glucose and total blood protein in the postpartum period showed a significant difference between treatments (p < 0.05). However, the amount of blood urea nitrogen in the postpartum period was higher in soybean treatment than other treatments (P < 0.05). There was no significant difference in pH and the amount of major volatile fatty acids in the rumen including acetic acid, propionic acid, butyric acid and iso valeric acid (P < 0.05). The control treatment had the lowest digestibility of protein and the highest digestibility of insoluble fibers in neutral detergent among the treatments (p < 0.05).Conclusion: According to the results of this study, the use of oilseed cannula as a fat source at the level of 5% can improve milk production without changing the composition of milk and feed intake. However, more studies are needed in this area.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله دانه‌های‌روغنی, دوره‌‌ی انتقال, متابولیت‌های خونی, تخمیر شکمبه‌ای

نویسندگان مقاله محمد نظری |
کارشناس ارشد تغذیه دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایران

یونس علی علی جو |
استادیار ، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایران

حامدمد خلیل وندی بهروزیار |
استادیار ، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایران

بهزاد اسدنژاد |
دانشجوی دکتری گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایران


نشانی اینترنتی https://ejrr.gau.ac.ir/article_5647_982bab689dc765b56270aeb032cf5818.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات