این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
روانشناسی بالینی، جلد ۱۲، شماره ۲، صفحات ۹-۱۸

عنوان فارسی مقایسه اثربخشی طرحواره‌درمانی و تحریک فراجمجمه‌ای مغز با جریان الکتریکی بر ولع مصرف مواد غذایی
چکیده فارسی مقاله مقدمه: ولع مصرف مواد غذایی به معنای تمایل قوی مصرف بی‌رویه مواد غذایی است که می‌تواند زمینه اختلال‌های خوردن باشد. هدف در این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان طرحواره‌درمانی و تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای (tDCS) در این زمینه است. روش‌ها: طرح آزمایشی دوگروهی (پیش‌آزمون، پس‌آزمون با پیگیری دوماهه) اجرا شد. روش درمان در دو سطح درمان tDCS (شش جلسه 20 دقیقه‌ای) و طرحواره‌درمانی (12 جلسه 45 دقیقه‌ای در هفته) ارائه گردید. جامعه آماری شامل افرادی با ولع مصرف غذا بودند که نمونه شامل 40 نفر (12 مرد و 28 زن) به شیوه‌ی در دسترس پس از غربال‌گری انتخاب‌شده و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. همچنین میزان ولع مصرف با پرسشنامه‌ی ولع مصرف مول و همکاران (2014) سنجش شد. داده‌های حاصل با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها: بین دو روش درمانی در کاهش نشانه‌های ولع مصرف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>، 64/0=F). اما بین نمره‌های ولع مصرف طی مراحل پژوهش تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0p <، 69/39=F). بحث و نتیجه‌گیری: اثربخشی هر دو درمان در کاهش نشانگان ولع مصرف یکسان است. درنتیجه هیچ روش به‌تنهایی در کاهش ولع مصرف غذا مؤثر نیست؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود tDCS به‌عنوان درمان مکمل طرحواره‌درمانی استفاده شود. همچنین از طرحواره‌درمانی می‌توان به‌عنوان مداخله‌ای پیشگیرانه بهره برد تا طرح‌واره‌های ناسازگار تعدیل گردد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله طرحواره‌درمانی، تحریک فراجمجمه‌ای مغز، ولع مصرف مواد غذایی،

عنوان انگلیسی Comparison of Effect of Schema Therapy and transcranial direct-current stimulation on food craving
چکیده انگلیسی مقاله Introduction: Food craving means a strong desire to consume unnecessary foods that can be a source of eating disorders. Aim in this study to compare the efficacy of Schema Therapy and Transcranial Direct-Current Stimulation (tDCS) in this field. Methods: The present study was conducted with a two-group experimental design (pre-test, post-test with two-month follow-up). The treatment was presented in two levels of tDCS (six sessions in 20 minute) and schema therapy (12 sessions of 45 minutes per week). The population consisted of people with food cravings. After screening, 40 subjects (12 males and 28 females) were selected by convenience sampling and randomly divided into two experimental groups. Craving was also measured by the Food Craving Questionnaire of Meule & et al. (2014). Data were analyzed by ANOVA with repeated measure. Results: There was no significant difference between the two treatments in reducing craving symptoms (F = 0.64, P> 0.05). But, there was a significant difference between the craving scores over time (pre-test, post-test, and follow-up) (F> 69.39> P> 0.05). Conclusion: The results showed that the effectiveness of both methods in reducing food craving syndrome was the same. As a result, no single method is effective in reducing food cravings, and it is recommended that tDCS be used as a complementary therapeutic therapy in this area, since tDCS has minimal side effects. Schema therapy can also be used as a preventive intervention to weaken maladaptive schemas at the outset.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله طرحواره‌درمانی, تحریک فراجمجمه‌ای مغز, ولع مصرف مواد غذایی

نویسندگان مقاله احمدعلی ناجی |
دانشجوی دکتری روانشناسی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم‌تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

اسحق رحیمیان بوگر |
دانشیار روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم‌تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

سید امیرحسین حسنی طباطبائی |
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم‌تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران


نشانی اینترنتی https://jcp.semnan.ac.ir/article_4718_05fc4c286189d914a261d936bc269fe2.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات