|
تاریخ ادبیات، جلد ۱۱، شماره ۲، صفحات ۷۷-۱۰۰
|
|
|
عنوان فارسی |
تحلیل طنزپردازی در سه حماسۀ مضحک منظوم از منظر ناسازگاریها (با تکیه بر موش و گربه، مزعفر و بغرا، صوف و کمخا) |
|
چکیده فارسی مقاله |
طنز در متعالیترین شکل خود، نوعی نقد جامعهشناسانه است و به موازات آن، ماهیت نقد، امکانات تازهای را کشفمیکند و به مفاهیم هیئت تازه میبخشد. حماسههای مضحک، از خلاقانهترین اشکال طنز و حاصل تلفیق گفتمانهای طنز و حماسهاند که در تاریکترین دورۀ سیاسی ایران تولد یافتهاند. مردمی که «جنگ» را در هجوم، قتل و غارت مغول و تیموری، به بدترین شکل تجربه کردهاند، روح عصیانگرشان آنان را برآن میدارد تا به هر شیوۀ ممکن، ماهیت نبرد را به چالش بکشند و چه قالبی مطمئنتر از طنز و شخصیتهای مضحک؟ مهمترین حماسههای مضحک منظوم ادبیات فارسی پیش از مشروط عبارتاند از: موش و گربه، مزعفر و بغرا و صوف و کمخا. این آثار، از لحاظ بهکارگیری سازوکارهای حماسی بسیار غنیتر از حماسههای مضحک پس از مشروطهاند، تقابل دوگونۀ گفتمان در آنها وضوح بیشتری دارد و از جهت ویژگیهای اصلی این نوع ادبی، از اصالت ویژهای برخوردارند و با بررسی آنها میتوان به اصلیترین شگردهای تلفیق گفتمانهای طنز و حماسه راهبرد؛ زیربنای شکلگیری هر طنزی، عنصر «ناسازگاری» است و بهترین روش شناخت کیفیت آثار طنز، بررسی شگردهای ناسازگاری در آنهاست. مهمترین عناصر طنزساز در این آثار، برآمده از ناسازگاری «گفتمانی» و «معنایی»ست. انتقاد در ناسازگاری گفتمانی، در دو کارکرد: نقد قدرت حاکمه و ارزشهای اجتماعی در نوسان است و در این بخش، طنزپردازان به شرح نمادینی از اوضاع جامعه و بیان اصلیترین نیازهای جامعۀ خود میپردازند و با ایجاد ناسازگاری معنایی با نقد ضدقهرمان و رذایل موجود در اجتماع، عوامل عدمپیشرفت جامعه را به مخاطب یادآورمیشوند. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
گروتسک، ایران، هنر، معماری، ادبیات، |
|
عنوان انگلیسی |
تحلیل طنزپردازی در حماسههای مضحک منظوم از قرن هشتم تا پیش از مشروطه |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
طنز در متعالیترین شکل خود، نوعی نقد جامعهشناسانه است و به موازات آن، ماهیت نقد، امکانات تازهای را کشفمیکند و به مفاهیم هیئت تازه میبخشد. حماسههای مضحک، از خلاقانهترین اشکال طنز و حاصل تلفیق گفتمانهای طنز و حماسهاند که در تاریکترین دورۀ سیاسی ایران تولد یافتهاند. مردمی که «جنگ» را در هجوم، قتل و غارت مغول و تیموری، به بدترین شکل تجربه کردهاند، روح عصیانگرشان آنان را برآن میدارد تا به هر شیوۀ ممکن، ماهیت نبرد را به چالش بکشند و چه قالبی مطمئنتر از طنز و شخصیتهای مضحک؟ مهمترین حماسههای مضحک منظوم ادبیات فارسی پیش از مشروط عبارتاند از: موش و گربه، مزعفر و بغرا و صوف و کمخا. این آثار، از لحاظ بهکارگیری سازوکارهای حماسی بسیار غنیتر از حماسههای مضحک پس از مشروطهاند، تقابل دوگونۀ گفتمان در آنها وضوح بیشتری دارد و از جهت ویژگیهای اصلی این نوع ادبی، از اصالت ویژهای برخوردارند و با بررسی آنها میتوان به اصلیترین شگردهای تلفیق گفتمانهای طنز و حماسه راهبرد؛ زیربنای شکلگیری هر طنزی، عنصر «ناسازگاری» است و بهترین روش شناخت کیفیت آثار طنز، بررسی شگردهای ناسازگاری در آنهاست. مهمترین عناصر طنزساز در این آثار، برآمده از ناسازگاری «گفتمانی» و «معنایی»ست. انتقاد در ناسازگاری گفتمانی، در دو کارکرد: نقد قدرت حاکمه و ارزشهای اجتماعی در نوسان است و در این بخش، طنزپردازان به شرح نمادینی از اوضاع جامعه و بیان اصلیترین نیازهای جامعۀ خود میپردازند و با ایجاد ناسازگاری معنایی با نقد ضدقهرمان و رذایل موجود در اجتماع، عوامل عدمپیشرفت جامعه را به مخاطب یادآورمیشوند. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
|
|
نویسندگان مقاله |
یاسمن نعمتی | دانشگاه مازندران
|
|
نشانی اینترنتی |
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98925_02017f8f347ff86b9011121193e70b3e.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|