این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
چهارشنبه 28 آبان 1404
پژوهشنامه اقتصاد کلان
، جلد ۱۰، شماره ۲۰، صفحات ۲-۲
عنوان فارسی
برآورد و مقایسه تابع تقاضا و کشش کالاهای مصرفی در گروههای کم درآمد و با درآمد بالا در مناطق شهری (کاربرد دادههای ادغام شده در سیستم تقاضای تقریباً ایده آل)
چکیده فارسی مقاله
هدف اصلی در این تحقیق برآورد تابع تقاضا با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل پویای خطی و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط در دوره زمانی 1386-1361 و هفت گروه درآمدی به عنوان مقطع و بررسی رفتار خانوارها از طریق محاسبه کششهای خودی و غیرخودی قیمتی و کشش درآمدی در گروههای کم و با درآمد بالا در مناطق شهری ایران است. برای این منظور به بررسی پنج آزمون اصلی شامل، فرضیه همگنی، فرضیه تقارن، قانون تقاضا، ضروری بودن گروه خوراک و یکسانی کشش غیرخودی در گروههای مختلف درآمدی پرداخته شد. نتایج آزمون همگنی نشان داد که مصرفکنندگان گروه کم درآمد در مصرف گروههای کالایی دچار توهم پولی هستند و به درآمد واقعی حساسیت ندارند. مصرفکنندگان گروه با درآمد بالا نیز در مورد گروه خوراک و متفرقه به درآمد واقعی خود توجه ندارند اما در مورد گروه پوشاک و مسکن به درآمد واقعی خود توجه دارند. آزمون تقارن، عدم تقارن در الگوی مصرف را نشان میدهد. بررسی قانون تقاضا نشان داد که کششهای خود قیمتی برای تمامی گروهها منفی است. نتایج محاسبه کشش درآمدی نشان میدهد که در گروه کم درآمد گروه خوراک و مسکن ضروری و گروه متفرقه و پوشاک لوکس هستند. در حالی که برای گروه با درآمد بالا، گروه بهداشت و تفریح و تحصیل از بقیه گروههای کالایی ضروریتر است و پس از آن سه گروه خوراک، پوشاک و مسکن قرار دارند و گروه کالایی متفرقه لوکس است. بررسی کشش قیمتی غیر خودی نشان میدهد جانشینی و مکملی برای گروههای کالایی یکسان از گروههای مختلف درآمدی، متفاوت است.
کلیدواژههای فارسی مقاله
عنوان انگلیسی
Estimation of consumer demand function in low and high-income classes in Iran urban areas: An application of pooled data approach in AID system
چکیده انگلیسی مقاله
This article aimes to estimate consumer demand function using Dynamic Linear Almost Ideal Demand System and Seemingly Unrelated Regression (SUR) method in 1982-2007 period. Seven income classes of urban areas in Iran are selected as cross-sections and then using the estimated own-price and cross-price elasticities, we try to compare the consumption behavior of households in the several income classes under consideration. To undertake this task, several hypotheses includeding homogeneity and symmetry hypothese are tested. Results show that the consumers in low-income class face with money illusion, meaning that they are insensitive to their real income. Again, high-income class consumers are not sensible to their real incomes when food and miscellaneous goods are under investigation, while this is not the case when they consume clothing and housing goods. Results also confirm the assymmetry hypothesis in the consumer behavior. The examination of demand-law hypothesis show negative own- price elasticities in all commodity groups, as is expected. Results of estimation of income elasticities indicate that food and housing groups are essential but miscellaneous and clothing groups are luxury, when the low-income group is under consideration. For high-income group, hygienic commodities, found to be more essential than all of the other commodity groups are. Moreover, survey of cross-price elasticities show that for the same commodity groups, substitute and supplementary properties are different in various income groups.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نویسندگان مقاله
سید عزیز آرمن | seyed aziz
عضو هیئت علمی
سید امین منصوری | seyed amin
داشجو
ایمان فرح بخش |
دانشجو
نشانی اینترنتی
http://jes.journals.umz.ac.ir/article_1177_227.html
فایل مقاله
اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1463/article-1463-249297.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات