این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
فیض، جلد ۲۲، شماره ۶، صفحات ۰-۰

عنوان فارسی تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ولع مصرف و افسردگی در افراد تحت درمان با متادون
چکیده فارسی مقاله سابقه و هدف: درمان نگهدارنده با متادون(MMT)، درمان دارویی رایج در اختلال وابستگی به مواد افیونی می باشد. این درمان، با وجود نتایج مثبت، عوارض جسمی و روانی متعددی دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی(DBT) بر ولع مصرف و افسردگی در افراد تحت درمان با متادون است. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با گروه مداخله (DBT) و گروه کنترل (MMT) می باشد. ارزیابی های تشخیصی اولیه با استفاده از مصاحبه بالینی توسط روانپزشک و پزشک کلینیک مربوطه انجام شد. 50 مرد مراجعه کننده  به کلینیک متادون درمانی به طور تصادفی در دو گروه درمانی گماشته شدند. داده های آماری از طریق فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس ولع مصرف، پرسشنامه افسردگی، پرسشنامه اعتباردرمانی و پرسشنامه اتحاد درمانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شدند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنف، تست لون، خی دو و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. ننایج: نتایج به دست آمده نشان داد که نمرات گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در ولع مصرف و افسردگی بعد از 4 ماه مداخله و 2 ماه دوره پیگیری به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد.  نتیجه گیری: ترکیب متادون درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند در ولع مصرف و کاهش مشکلات روانشناختی افراد وابسته به مواد افیونی مفید باشد.  با توجه به تاکید رفتار درمانی دیالکتیکی  بر تنظیم هیجان به عنوان مکانیزم اصلی تفییر  این درمان می تواند درمانی مفید برای سایر اختلالات حوزه روان شناختی که درگیر مشکلات هیجانی هستند باشد. سابقه و هدف: درمان نگهدارنده با متادون(MMT)، درمان دارویی رایج در اختلال وابستگی به مواد افیونی می باشد. این درمان، با وجود نتایج مثبت، عوارض جسمی و روانی متعددی دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی(DBT) بر ولع مصرف و افسردگی در افراد تحت درمان با متادون است. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با گروه مداخله (DBT) و گروه کنترل (MMT) می باشد. ارزیابی های تشخیصی اولیه با استفاده از مصاحبه بالینی توسط روانپزشک و پزشک کلینیک مربوطه انجام شد. 50 مرد مراجعه کننده  به کلینیک متادون درمانی به طور تصادفی در دو گروه درمانی گماشته شدند. داده های آماری از طریق فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس ولع مصرف، پرسشنامه افسردگی، پرسشنامه اعتباردرمانی و پرسشنامه اتحاد درمانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شدند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنف، تست لون، خی دو و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. ننایج: نتایج به دست آمده نشان داد که نمرات گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در ولع مصرف و افسردگی بعد از 4 ماه مداخله و 2 ماه دوره پیگیری به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد.  نتیجه گیری: ترکیب متادون درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند در ولع مصرف و کاهش مشکلات روانشناختی افراد وابسته به مواد افیونی مفید باشد.  با توجه به تاکید رفتار درمانی دیالکتیکی  بر تنظیم هیجان به عنوان مکانیزم اصلی تفییر  این درمان می تواند درمانی مفید برای سایر اختلالات حوزه روان شناختی که درگیر مشکلات هیجانی هستند باشد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی The Effect of Dialectical Behavioral Therapy on Craving and Depression in Methadone Patients
چکیده انگلیسی مقاله Background and objective: Methadone maintenance treatment (MMT) is a common drug treatment for opioid dependence disorder. Despite the positive results, this treatment has many physical and psychological effects. The purpose of this study is to determine the effectiveness of dialectical behavioral therapy (DBT) on the craving and depression in people undergoing methadone treatment. Materials and Methods: This is a randomized, controlled clinical trial with intervention group (DBT) and control group (MMT). Initial diagnostic evaluations were performed by a psychiatrist and clinician at a clinical interview. 50 men referred to methadone treatment clinic were randomly assigned to two groups. Statistical data were completed through demographic information, craving scale, depression questionnaire, treatment validity questionnaire, and treatment alliance questionnaire for post-test, post-test and follow up. Statistical analysis of the data was performed using Kolmogorov-Smirnov test, Lion test, Chi-square and repeated measure ANOVA. Results: The results showed that the scores of the intervention group were significantly reduced in comparison with the control group in craving and depression after 4 months of intervention and 2 months follow-up. Conclusion: The combination of methadone therapy and dialectical behavior therapy can be useful in reducing craving and psychological problems of opiate dependent people. Considering the emphasis on dialectical behavioral therapy on emotional regulation as the main mechanism for modifying this treatment, it can be a useful treatment for other psychological disorders that are involved with emotional problems.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله زینب رضایی | Zeinab Rezaei
Kashan University of Medical Sciences
دانشگاه علوم پزشکی کاشان

مراد رسولی آزاد | Mourad Rasoli Azad
Kashan University of Medical Sciences
دانشگاه علوم پزشکی کاشان

فاطمه مهرزاد | Fatemeh Mehrzad
Kashan University of Medical Sciences
دانشگاه علوم پزشکی کاشان

مجید فرهاد | Majid Farhad
Kashan University of Medical Sciences
دانشگاه علوم پزشکی کاشان

زهرا آزاد میوه | Zahra Azad Miveh
Kashan University of Medical Sciences
دانشگاه علوم پزشکی کاشان


نشانی اینترنتی http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-2671-1&slc_lang=fa&sid=1
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده medicine, paraclinic
نوع مقاله منتشر شده پژوهشی
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات