يکی از مهمترين چالشهای فراروی دولتها در قرن بيستويکم، بحرانهای زيستمحيطی است. به همين دليل دولتها ميکوشند تا با اتخاد سياستها و برنامههای مختلف، بر مشکلات زيستمحيطی از جمله آلودگی هوا فائق آيند. افزايش مصرف بيرويه سوختهای فسيلی نه تنها تحديدی برای مصرف آينده آنهاست، بلکه آثار منفی زيستمحيطی آنها نيز به عنوان مقوله مهم مورد توجه دولتمردان است. بر همين اساس در اين مطالعه با استفاده از جدول داده – ستانده 1380 و مدل تعادل عمومی قابل محاسبه، آثار رفاهی و زيستمحيطی دو سياست وضع ماليات سبز و کاهش يارانه سوخت بررسی شده است. به اين منظور با استفاده از تکنيک MCP و نرم افزار GAMS ، تغييرات رفاه با و بدون لحاظ آثار زيستمحيطی، تغيير در تقاضای انرژی و تغييرات سهم آلاينده CO2 ، NOX و CH در قالب پنج سناريوی مالياتی ارزيابی شدهاند. نتايج به دست آمده نشان میدهد که با وضع ماليات بر سوخت، تقاضای واسطهای و مصرفی سوختهای فسيلی کاهش مييابد. در همه سناريوها با لحاظ اثر مثبت کاهش آلودگی، تغييرات رفاه مثبت است و ميزان آن با افزايش نرخ ماليات افزايش مييابد. در هر دو سياست، بالاترين نرخ رشد رفاه با درنظرگرفتن آثار زيستمحيطی، نرخ ماليات 10% (سناريوی سوم) ميباشد.
مقيمی مريم، شاهنوشی ناصر، دانش شهناز، اکبری مقدم بيت اله، دانشور محمود. بررسی آثار رفاهی و زيست محيطی ماليات سبز وکاهش يارانه سوخت در ايران با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه . فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه. 1390; 19 (75) :79-108