با توجه به خطرات سموم باقيمانده در گياه و لزوم کاهش مصرف سموم برای حفظ سلامت انسان و محيط، در اين تحقيق، با شناسايی عوامل اقتصادی و اجتماعی، دلايل عدم گرايش کشاورزان استان مازندران به پذيرش فناوری مبارزه بيولوژيک عليه کرم ساقهخوار برنج با استفاده از مدل لاجيت بررسی شد. نتايج نشان میدهد مهمترين عوامل در پذيرش اين فناوری بهترتيب عبارتند از: ريسکگريزی شاليکاران، ارزش محصول در هکتار، تعداد قطعات اراضی، تعداد دفعات رهاسازی زنبور تريکوگراما، بهکارگيری اين فناوری در زمينهای مجاور، سطح زير کشت، تجربه بهکارگيری اين فناوری، سن زارع و شرکت در کلاسهای ترويجی. به غير از دو عامل سن و تعداد قطعات زراعی که اثر منفی دراحتمال پذيرش اين فناوری داشتند، بقيه عوامل دارای تأثير مثبت بودند. بنابراين پيشنهاد میشود دولت با پوشش ريسک استفاده از اين فناوری با روشهايی نظير بيمه محصول با نرخ منطقی خسارت، ترويج و هدايت استفاده از اين فناوری توسط مسئولان ترويج در مراکز خدمات کشاورزی، استفاده از تجارب افراد پيشرو در آموزش استفاده صحيح از اين فناوری و يکپارچهسازی اراضی، نسبت به گسترش بهکارگيری اين فناوری اقدام نمايد تا شاليکاران به تدريج بهجای سم از فناوری پيشگفته استفاده کنند.
اسدپور حسن. بررسی عوامل اقتصادی – اجتماعی مؤثر در گسترش فناوری مبارزه بيولوژيک عليه آفت کرم ساقهخوار در مزارع برنج استان مازندران. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه. 1390; 19 (76) :231-253